پایگاه خبری انصارحزبالله: واژه شرم و مشتقات آن که به معنی حیرت و وحشت یک شخص از آگاهشدن شخص دیگر بر عیب و نقص خود میباشد؛ در این روزها در ادبیات سیاسی کاربران فضای مجازی بسیار پر رنگتر از دیگر واژگان به چشم میخورد.
این واژه که به خاطر لغو سخنرانی یکی از نمایندگان مجلس توسط یکی از مقامات کشور کلید خورد، دستمایهای شد تا کاربران فضای مجازی، به طور گستردهای دیگر مصادیق و ابعاد این واژه را تبیین نمایند.
به دور از تعصبات سیاسی و جناحی و با نگاهی به بسیاری از مصادیق که برای شرم ذکر شده، به وضوح میتوان مایه شرمآوری را در بسیاری از این مصادیق مشاهده کرد، و بسیاری دیگر درواقع بالاپوشی از شرم هستند که برای یک عمل غیر شرمآور دوخته شدهاند.
یکی از این مصادیق شرمآور مدارس محروم کشور در روستاهای محروم و دور افتاده است.
روستا که محروم باشد، مدرسه محرومتر میشود. البته اگر محصلان روستا خوششانس باشند و مدرسهای در روستا وجود داشته باشد تا آنان مجبور نباشند، کیلومترها راه خاکی و ناهموار را طی کنند تا در مدرسهای تحصیل کنند.
نیمکتهای کهنه و نیمه شکسته، صندلیهای فلزی، تخته سبز گچی، سقف نمور و دیوارهای ترک خورده و نبود میزی برای معلم، نبود سرویس بهداشتی و قطع برق؛ مدرسه و کلاسهای درس چند دههی گذشته را در ذهن تداعی میکند. گویا زمان در سالهای بسیار دور در بسیاری از روستاهای محروم و دور افتاده توقف کرده است.
مدارس کاهگلی و کپرها با تمام بیصدایی خود، مظلومیت دانشآموزانی را فریاد میزنند که زیر چکه باران و در سرما برای تحصیل دانش، مجبور بر نشستن بر نیمکتهایی هستند که در مناطق برخوردار کشور شاید به عنوان زباله دور ریخته شوند. دانشآموزانی که نداری و فقر مانع از تحصیلشان نمیشود اما سقف مدرسه بر سر آنها سنگینی میکند و باران از لابهلای سقف، کلاس درسشان را به هم میریزد.
علاوه بر همه اینها هوا که رو به سردی میرود، دیگر صندلیهای زمخت فلزی، دیوارهای نمور و در حال فروریختگی و نبود سرویس بهداشتی؛ مشکل به شمار نمیآیند.
اینجاست که سرما حرف اول را میزند و مشکل تنها سردی کلاس درس میشود. دانش آموزان سالهاست بدون بخاری، هوای سرد کلاس درس خود را تحمل میکنند.
بر صورت تکتکِ دانش آموزان این مناطق محروم، قرمزیِ ناشی از سرما نقش بسته و گویی سرما سیلی سردش را هر روز بر صورت این دانشآموزان میکوباند.
در حالی که دوره بخاریهای نفتی گذشته و سالهاست مسئولان وزارت آموزش و پرورش از جمع آوری بخاریهای نفتی در مدارس خبر میدهند؛ دانش آموزانی در روستاهای دورافتاده همان بخاری نفتی را هم ندارند.
به نفت نیاز داریم نه هواپیمابر اساس آمارها، دانشآموزان ۱۵۰هزار کلاس درس بهویژه در مناطق محروم و روستایی همچنان فاقد سامانه گرمایشی استاندارد هستند و هر لحظه احتمال وقوع حادثهای دلخراش مانند آنچه که در روستای شینآباد رخ داد، میرود.
اگرچه پس از واقعه آتشسوزی مدرسه دخترانه شینآباد پیرانشهر بود که نمایندگان مجلس اعتبار ویژهای برای استانداردسازی سامانه گرمایشی مدارس از محل عوارض فروش گاز اختصاص دادند ولی این معضل به طور کامل حل نشده و همچنان وجود مدارسی با سیستم گرمایشی غیراستاندارد در سطح کشور مشاهده میشود.
حال یکی از مصادیق شرمآور دیگری که در این روزهای سرد سال در بسیاری از مدارس روستایی مشاهده میشود، تامین هزینه مایحتاج اولیه مدارس از جیب اولیاء دانش آموزان از جمله تأمین هزینه سوخت میباشد.
با گذشت حدود دو ماه و اندی از آغاز سال تحصیلی جاری هنوز سرانه آموزشی مدارس واریز نشده است و مدیران مدارس خصوصا مدارس روستایی برای خرید ضروریات مدارس از جمله تامین سوخت، چشم به کمک اولیاء دانش آموزان دوختهاند.
خبرهای رسیده حاکی از آن است که در بیش از ۱۵۰ مدرسه روستایی شهرستان دلفان، سرما دانش آموزان را ملزم به همراه آوردن یک گالن نفت با خود به مدرسه نموده است، چراکه دولت تا کنون هیچگونه پولی را به حساب مدارس واریز نکرده و معلم یا مدیر مدرسه نیز توانایی خرید سوخت و سایر ملزومات ضروری را با هزینه شخصی خودش ندارد.
اولیاء یکی از دانش آموزان در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: از اواخر مهر ماه، سرما را دیگر نمیشود با لباس تحمل کرد. مدرسه روستا نیز انگار پولی برای تهیه نفت ندارد و برای همین به دانش آموزان گفته اند که بصورت نوبتی باید به همراه خودشان به مدرسه نفت بیاورند.چرا دولت کاری نمیکند؟ چرا باید دانش آموزان شهر در ناز و نعمت باشند اما مردم روستایی با این همه مشکلات، هزینه سوخت مدراس را نیز خودشان تامین کنند؟ آقای رئیس جمهور ما هواپیما نمیخواهیم ما در اینجا نفت نیاز داریم!
۶۳میلیون مترمربع بدون متولیبه غیر از بحث سامانه گرمایشی استاندارد که در مدارس بزرگ شامل موتورخانه و رادیاتور و در مدارس کوچک یک یا ۲کلاسه، شامل پکیج و رادیاتور است. نگهداری و مراقبت از آن نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است که به گفته مسئولین آموزش و پرورش این مسئله تا کنون مغفول مانده است.
۶۳میلیون مترمربع فضای آموزشی، پرورشی و ورزشی کشور متولی نگهداری ندارد و این یک خلأ بزرگ در دستگاه آموزش و پرورش است و از این بیتوجهی هزینه هنگفتی به بودجه کشور وارد میشود.
یکی از آسیبهای جدی ناشی از نبود متولی تعمیر و نگهداری، فضاها و امکانات و تجهیزات آموزش و پرورش مربوط به وسایل گرمایشی و سرمایشی است. سامانه گرمایشی مدارس معمولا بهعلت نبود متولی تعمیر و نگهداری سرویس سالانه نمیشود، هر سال بخاریها یا سامانههای گرمایشی پس از استفاده جمعآوری میشوند و سال بعد نیز بدون سرویس و بررسی کارایی و سالم بودن مجددا مورد استفاده قرار میگیرند.
غیراستاندارد بودن، مستهلک شدن و انجام نشدن سرویسهای دورهای تعمیر و نگهداری و نداشتن کارایی لازم برخی سامانههای گرمایشی از علل مهم بروز حادثه آتشسوزی در مدارس کشور است. همچنین در مواردی شاهد بودهایم که یک آبگرفتگی جزئی ناودان یک واحد آموزشی یا یک اشکال پیشپاافتاده در موتورخانه سامانه گرمایشی مدرسهای موجب بروز حوادث تلخ و ناگواری شده است. همه ساله هزینه هنگفتی صرف ساخت و تجهیز مدارس میشود که پس از تحویل به آموزش و پرورش بهعنوان دستگاه بهرهبردار، بهعلت مشخص نبودن متولی تعمیر و نگهداری متحمل هزینههای بسیاری میشود که نمونه بارز حیفومیل بیتالمال است.
فقدان شرمساری برای سوز سرمای کلاسهای درسگرچه وزیر آموزش و پرورش از جنوب تهران تا مدارس خاک سفید را بازدید میکند تا وضعیت مناطق محروم را مورد بررسی قرار دهد اما مناطق محروم پایتخت را نمیتوان ملاک قرار داد و وضعیت مدارس در مناطق محروم دیگر استانها قابل قیاس با مدارس محروم تهران نیست و به نظر میرسد مسئولان از حال و روز دانش آموزان روستاهای مناطق محروم با خبر نیستند و برخی مسئولان در خواب زمستانی فرو رفتهاند تا دانش آموزان مناطق محروم و دور افتاده در سرمای زمستان درس را ادامه دهند.
اگر فقط یک هزار میلیارد از اختلاس هفت هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان به تأمین هزینه سوخت دو هزار مدرسه روستایی در سال اختصاص داده شود، این مبلغ با نرخ فعلی نفت سفید، میتواند سوخت این دو هزار مدرسه را به ازای هر پانصد هزارتومان برای هر مدرسه به مدت هزارسال تأمین کند.
در حالی لغو یک سخنرانی مایه شرمساری توصیف میشود، که کسی پاسخگوی شرمساری سوز سرمای کلاسهای درس و کولهبار نفت دانش آموزان در کنار کوله بار کتاب و دفتر و قلم آنان نیست.
البته به گفته امانالله عباسی معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور که اخیرا مطرح شد، در صورت تخصیص اعتبار از سوی نمایندگان مجلس، تا دو سال آینده همه مدارس به سامانه گرمایشی استاندارد مجهز خواهند شد.
اما در همین حال فرهاد فلاحتی نماینده مردم قائنات در مجلس دهم با اشاره به اینکه چند سالی است در خصوص ساماندهی سیستمهای گرمایشی مدارس خصوصا مناطق محروم تکاپوهای جدی صورت گرفته است اظهارداشت:متاسفانه با وجود این اقدامات ولی باز هم مدارس بسیاری وجود دارد که از سیستم گرمایش استاندارد برخوردار نیستند.
وی افزود: مجلس حاضر است در این زمینه به آموزش وپرورش کمک کند مشروط براینکه درخواستی از این وزارتخانه به کمیسیون آموزش وتحقیقات مجلس ارائه شود ولی تاکنون در این خصوص درخواستی دریافت نکردهایم. این نماینده استان خراسان جنوبی، سیستم گرمایشی تمام استانهای محروم کشور را که از پایینترین استاندارد آموزشی برخوردارند نامناسب توصیف کرد و گفت:وقتی دانش اموزان این مناطق سقفی بالای سر خود ندارند آن وقت میتوان انتظار داشت که مشکلی درخصوص گرم شدن مدارس خود نداشته باشند؟
نبود عزم جدی برای تجهیز مدارسسالهاست دولتمردان بهدنبال استانداردسازی سامانههای گرمایشی و سرمایشی مدارس هستند ولی بهعلت کمبود بودجه و نبود عزم جدی، این مهم عملی نشده است، هر سال حوادث ناگواری در مدارس کشور رخ میدهد و تعدادی از فرزندان این مرز و بوم بر اثر این حوادث تلخ و ناگوار دچار سوختگی میشوند، برخی جان به جان آفرین تسلیم میکنند و برخی دیگر نیز دچار سوختگی میشوند و تا پایان عمر باید با عوارض ناشی از مصدومیت دست و پنجه نرم کنند و آینده روشنی پیش روی خود نمیبینند.
دولتمردان بدون توجه به این مسائل طی چند سال گذشته اعتبارات اندکی برای استانداردسازی سامانه گرمایشی مدارس اختصاص دادهاند، البته کارهای انجام شده را انکار نمیکنیم ولی به هیچ وجه آنها را کافی نمیدانیم. تجهیز مدارس کشور بهویژه در مناطق دور افتاده و سردسیر نیاز به عزمی ملی دارد که به گفته رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور تحقق این امر نیازمند یک هزار میلیارد تومان اعتبار است.